رفتم

رفتم

 


 

رفتم که دراین شهر نبینی اثرم را


لب های ترک خورده و چشمان ترم را


حاجت به رها کردنم از کنج قفس نیست


ای قیچی تقدیر مچین بال و پرم را


تنها شدم آن قدر که انگار نه انگاربا آینه آراسته ام دور و برم را


فردا چه طلب می کند آن یار


که دیرگفتی: غزل بگو!


چه بگویم؟


مجال کو؟


شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟


پر می‌زند دلم به هوای غزل،


ولی گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟


گیرم به فال نیک بگیرم بهار را


چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟


تقویم چارفصل دلم را ورق زدم


آن برگ‌های سبزِ سرآغاز سال کو؟


رفتیم و پرسش دل ما بی‌جواب ماند


حال سؤال و حوصله‌‌ی قیل و قال کو؟




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ یک شنبه 4 / 11 / 1392برچسب:, ] [ 14:46 ] [ مریم ] [ ]